کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی

Monday, September 22, 2008

بیانیه جنبش دانشجوئی آذربایجان به مناسبت اول مهر

بار ديگر اول ماه مهر است. اين روز براى آنها كه در پى كسب علم و دانش هستند و زبان گفتارى و نوشتارى شان در خانه و مهد كودك و دبستان و دبيرستان و دانشگاه يكى است يقينا سمبل آغاز و شكفتگىِ ِفصلى ديگر در زندگى است. اما براى ميليونها كودك و نوجوان و جوان ديگر كه زبانى غير از زبان رسمى و دولتى دارند روز اول مهر با نامهرى شروع مى شود چرا كه بايد هويت ملى و فرهنگى خود را دم در مدرسه و دانشگاه جا گذاشته و به زور جامه ذهنى و فكرى ديگرى بر تن كنند كه ساليان متمادى است بر آنها تحميل مى شود و در دهه هاى اخير از سوى حكومتى عملى مى شود كه خود رااسلامى مى داند و رئيس جمهورش ادعا مى كند كه كشور تحت سلطه اش آزادترين جامعه دنياست
بخش بزرگى از مردم اين جامعه به زبان رسمى ناميده شدهء آن تكلم نمى كنند. اين زبان به بخش بزرگى از مردم اين جامعه در موسسات گوناگون آموزشى تحميل مى شود. ميليونها انسان اين جامعه در قرن بيست و يكم اجازه ياد گيرى زبان مادرى شان را ندارند. ميليونها كودك و نوجوان اين جامعه با يك برنامه از قبل تعيين شده و اجبارى از يادگيرى زبان مادرى شان بر حذر داشته مى شوند و به اين ترتيب از هويت فرهنگى خود بيگانه مى گردند، آن هم در مملكتى كه سران سياسى آن هر روز در پى صدور دستور العمل هايى براى اصلاح و بهبود جهان هستند و رئيس جمهور آن با نامه پراكنى در صدد دادن رهنمود به روساى ديگر ممالك است

ميليونها انسان ترك زبان در اين جامعه با انداختن جريمه به داخل قلك هاى سفالى در كلاس هاى درس به جرم تركى حرف زدن بزرگ شده اند. حكومت شاه از هيچ بيشرمى ابا نداشت و كثيف ترين سياست هاى آسيميلاسيون و از خود بيگانگى را در آذربايجان به كار مى بست. وقوع انقلاب بهمن ٥٧ هيچ تغييرى در كژ ترين سياست هاى آموزشى دوران استبدادى شاهنشاهى بوجود نياورد. ممنوعيت زبان تركى هم چنان ادامه يافت و اين بخش از سياست هاى شاه، روى انقلاب را به خود نديد. با اينكه دست اندركاران پس از انقلاب، انقلاب فرهنگى به راه انداختند اما زبان تركى هم چنان تابو باقى ماند و روى آزادى را به خود نديد

مسئولان مملكتى كه هميشه آذربايجان را سَرِِ ايران مى نامند و مردم آن را غيور مى شناسند كه حافظ و پاسدار مرز هاى كشور بوده اند هيچگاه اين اخلاق دوگانه خود را زير سوال نبرده اند كه اگر اين مردم تااين اندازه براى اين كشور ارزشمند هستند پس چرا زبان مادرى شان ممنوع است؟ اگر فرزندان اين خطه در انقلاب مشروطه و بهمن آن چنان جان فشانى كردند و در پس راندن تجاوز صدام حسين هشت سال تمام در جبهه هاى جنگ خون دادند پس چرا حق مساوى با ديگران ندارند؟ آيا قوانين اسلامى چنين بيعدالتى را جايز مى دانند؟

چند سالى است كه آذربايجان به پا خاسته و براى اولين بار پس از مدت هاى مديدى خواستار حقوق فرهنگى و ملى خويش است. بسيارى از نويسندگان، روزنامه نگاران، فعالان دانشجويى و روشنفكران ترك زبان به جرم مطالبه براى آزادى زبان مادرى در سلول هاى زندان ها به سر مى برند. ترك ها بدرستى و به حق، حقوقى را مى طلبند كه بخش هاى ديگرى از اين جامعه از آن ها برخوردار بوده و هستند

با به تعويق انداختن توجه به مطالبات كاملا مردمى در آذزبايجان خواسته ها هر چه بيشتر رنگ سياسى به خود گرفته و طرق حل مشكلات، با گذشت زمان پيچيده تر و بى اعتمادى ها گسترش بيشتر مى يابند. مهمترين و عاجل ترين خواسته تركها در ايران رسميت يافتن زبان تركى در كنار زبان فارسى است تا علاوه برآذربايجان ترك هاى ساكن خراسان و تهران و ديگر اقصى نقاط كشور آزادانه به فراگيرى زبان مادرى خود پرداخته و هم چون ديگران با فرهنگ خود زندگى كرده و به شكوفا شدن آن يارى رسانند. رئيس جمهور كشور كه قرار است چند روز ديگر به آذربايجان سفر كند مى بايد به اين خواسته مردم جامه عمل بپوشاند. اگر از نظر ايشان انرژى هسته اى "حق مسلم" مردم است پس فرا گيرى زبان مادرى حقى كمتر از آن نمى تواند باشد

با وجودتمامى مشكلات، فشارها و زندان ها براى تمام دانش آموزان و دانشجويان سالى موفق و پربار آرزو داريم و اميدواريم بزودى زبان تركى نيز به مدارس و دانشگاه ها راه پيدا كند

0 Comments:

Post a Comment

<< Home